روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۴/۰۴/۲۱
ابطال برجام از سوی غربو آویزان شدن غربگرایان از مکانیسم ماشه!
کانالهای زنجیرهای مثل خبرآنلاین و انتخاب و خبر فوری و آخرین اخبار و دنیای اقتصاد و... باز هم به صف شدند. اینبار درباره نکتهسنجی مدیر مسئول کیهان و کاغذپاره و باطله نامیدن «مکانیسم ماشه».
کانال حزب اتحاد ملت (باند شکوریراد و آذر منصوری) نوشت: خاطرتان هست احمدینژاد با کاغذپاره خواندن تحریمها، ملت را در چه گردابی فرو برد؟ حالا کیهان نوشته: تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم ماشه، فاقد اعتبار و یک تهدید توخالی است».
کانالهای اجارهای، مثل ربات و زامبی عمل میکنند (عقل و اختیار را مرخص کردهاند)، بنابراین خجالت هم نمیکشند و خود را به نفهمیدن میزنند! در غیر این صورت، باید پاسخ بدهند که مکانیسم ماشه، از کجا آمده و رهاورد چه کسانی است؛ تاگریبان همانها را بگیرند.
مکانیسم ماشه (Snapback)، یکی از شاهکارهای خسارتباری است که از سوی طرف کلاهبردار غربی در برجام گنجانده شد، اما تا مدتها از سوی آقای ظریف انکار میشد! طبق این سازوکار، طرف اروپایی در زمان اجرای برجام، این حق را پیدا میکرد که به صرف بهانهجویی بتواند تحریمهای جمعشده ذیل قطعنامه 2231 را یکجا و بدون نیاز به جلب نظر دیگر اعضای شورای امنیت برگرداند!
طبق مکانیسم ماشه در توافق باطلشده برجام، اگر یکی از طرفها به این جمعبندی برسد که طرف دیگر به تعهداتش پایبند نیست، میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. اگر در بازه زمانی ۳۵روزه، موضوع شکایت آنگونه که شاکی میخواهد حل و بررسی نشود، شاکی میتواند موضوع حلنشده را به عنوان دلیلی برای توقف اجرای تعهدات برجام در نظر بگیرد و شورای امنیت را مطلع کند. پس از آن، شورا
۳۰ روز فرصت دارد تا درباره استمرار تعلیق تحریمها یا بازگرداندن آنها، قطعنامه صادر کند. اگر در این مدت، شورا نتواند قطعنامهای صادر کند، تمام تحریمهای قبل از برجام، به طور خودکار بازمیگردند و قابل وتو از سوی اعضای دائمی شورا (چین و روسیه) نیست بلکه «عدم بازگشت تحریمها» قابلیت وتو دارد. یعنی رأیگیری برای «بازگشت تحریمها» انجام نمیشود بلکه برای «ادامه تعلیق تحریمها» انجام میشود که حتی اگر شورا به آن رأی ندهد، یک عضو دارای حق وتو میتواند رأی را وتو کرده و عملاً تحریمها بازگردند.
اما کیهان استدلال کرده که با خروج آمریکا، توافق برجام از اعتبار افتاده و با ابطال و پایمال کردن توافق از سوی آمریکا و اروپا (انهدام توافق)، مکانیسم ماشه هم از اعتبار ساقط شده است.
مدیر مسئول کیهان تأکید کرده بود: تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم ماشه که متأسفانه با نابلدی تیم مذاکرهکننده دولت آقای روحانی در بند ۳۷ برجام جای گرفته بود، در عمل، فاقد اعتبار و یک تهدید توخالی است. چرا که برجام بعد از خروج آمریکا از اعتبار افتاده است و دیگر وجود خارجی ندارد. برجام یک توافق جمعی است که در یکسوی آن جمهوری اسلامی ایران و در سوی دیگر ۶ کشور موسوم به ۱+۵ قرار دارند. یعنی در دو سوی این توافقنامه، دو واحد قرار گرفتهاند، یکی از این دو واحد، ایران است و مجموعه ۶ کشور۱+۵، طرف دیگر این توافق است. تعبیر «all together» که در برجام آمده نیز به مفهوم و معنای «همه با هم» است. بنابراین از آنجا که با خروج آمریکا از برجام، دیگر همه اعضاء حضور ندارند، برجام اعتبار حقوقی خود را از دست داده و دیگر وجود خارجی ندارد. به بیان دیگر توافقنامه میان ایران و تکتک ۱+۵ منعقد نشده که با خروج یک عضو، همچنان معتبر باشد، بلکه
۶ کشور موسوم به (۱+۵)، به اتفاق یکدیگر و در مجموع یک عضو (واحد) دیگر توافق هستند و اکنون با خروج آمریکا از برجام، واحد مقابل نقض شده و برجام از اعتبار قانونی افتاده است».
نکته مهم این است: افتضاح مکانیسم ماشه را تیم روحانی و ظریف و شبکه سیاسی- رسانههای حامی آنها رقم زدهاند، و همانها هم باید پاسخگو باشند. اما حالا که کیهان با طرح بحث حقوقی سعی در ازاله این افتضاح دارد، رسانههای زنجیرهای شریک در افتضاح، به جای تشکر، مأمور شدهاند به کیهان حمله کنند!
یادآور میشود آقای ظریف، ابتدا در مقابل منتقدان گفته بود: «چیزی به نام اسنپ بک (مکانیسم ماشه) در برجام وجود ندارد»! اما هم او چند سال بعد در اظهاراتی که تکذیب ادعای قبلی بود، گفت: «فعالکردن مکانیسم ماشه از سوی آمریکا [که از برجام خارج شده] غیرقانونی است».
نهایتاً آقای عراقچی چند ماه قبل اظهار کرد: درخصوص مکانیسم ماشه امیدواریم کشورهای اروپایی این اشتباه را مرتکب نشوند. اگر مکانیسم ماشه فعال شود، واکنش ما سخت خواهد بود.
اصرار کیهان بر منسوخشدن مکانیسم ماشه به اعتبار ابطال برجام از سوی آمریکا و اروپا، و در مقابل، اصرار کانالهای اجارهای بر معتبرسازی تهدیدی که خود در ایجاد آن شراکت داشتهاند، بار دیگر نشان میدهد که طیفی از مدعیان رسانهای و سیاسی اعتدال و اصلاحات، نه در تراز یک حزب و جناح سیاسی، بلکه به عنوان پایوران و پیادهنظام غرب عمل میکنند.
از مذاکره کنار نکشیم میز را به موشک بست که بست(!)
روزنامه جمهوری اسلامی میگوید هرچند آمریکا میز مذاکره را به موشک بست، اما مذاکره دوباره با آمریکا مسیر اعتدال است(!)
مدیرمسئول این روزنامه در سرمقالهای نوشت: «بسیار طبیعی است که درباره مذاکره کردن با دولتهایی که شرور، زورگو، زیادهخواه و دارای خوی سلطهطلبی هستند، نقطهنظرهای متفاوتی وجود داشته باشد. اینکه مخالفان مذاکره با چه انگیزههایی دارای چنین نظری هستند، موضوع قابل تأملی است ولی نباید از این واقعیت غفلت کرد که در هر جامعهای افراد و گروهها و جریانهای سیاسی برای ابراز نظر خود درباره موضوعات مختلف آزادند. توجه به این واقعیت نیز اهمیت زیادی دارد که اصل مذاکره، نه از نظر شرعی، نه از نظر قانونی و نه از نظر عقلی و عرفی، مذموم و ممنوع نیست. زمان، شرایط و چگونگی مذاکره نیز اموری هستند که تصمیمگیری درباره آنها برعهده مسئولان و حکمرانان است کمااینکه مسئولیت عواقب آن نیز برعهده آنهاست. بر مبنای این مقدمه روشن، دولت نباید به سخنان و نوشتههای کسانی که مذاکره با آمریکا را تقبیح میکنند، اهمیت بدهد. مسئولان وزارت خارجه نباید به خاطر بداخلاقیهای مخالفان مذاکره با آمریکا و بدنویسیهای آنها از مسیر صحیحی که انتخاب میکنند، برگردند و یا درباره صحت و اتقان کاری که میکنند، تردید به خود راه بدهند.
علاوهبر نظر کاملاً مثبت اسلام نسبت به مذاکره با بدترین دشمنان، که در سیره پیامبر اکرم و سایر پیشوایان معصوم به ثبت رسیده و علاوهبر اینکه در قانون اساسی هیچ منعی برای مذاکره به منظور دستیابی به حقوق ملت و تأمین منافع ملی و مصالح عمومی وجود ندارد، روش عقلاً و آنچه در عرف بینالملل جاری است نیز مذاکره را تأیید میکند.
در جهان معاصر، بالاترین خصومت میان دولت چین و دولت آمریکا وجود دارد کمااینکه مشابه همین خصومت میان روسیه و آمریکا نیز در جریان است. با این حال، هم چین و هم روسیه ضمن ادامه رقابت و خصومت با دشمن دیرینه خود همواره از اهرم مذاکره در سطوح مختلف با دولتمردان آمریکایی استفاده میکنند.
انجام مذاکرات اخیر ایران و آمریکا که رژیم صهیونیستی و آمریکا آن را با تهاجم نظامی و تحمیل جنگ ناکام کردند، قطعاً به سود ایران بود، زیرا افکار عمومی در داخل و خارج بر این نکته تأکید کردند که ایران حاضر به مذاکره شد ولی طرف مقابل به دیپلماسی حمله کرد و میز مذاکره را به موشک بست. به همین دلیل بود که دولتهای مختلف در جنگ از ایران حمایت کردند و اسرائیل و آمریکا گرفتار انزوای سیاسی و تبلیغاتی شدند. این تجربه نیز یکی از پشتوانههای مستحکم عقلانی بودن مذاکره است».
درباره این تحلیل گفتنی است: مذاکره در منطق دینی و عقلی، برای زمانی است که طرف مقابل، تهدید و خصومت را متوقف میکند و پای میز مذاکره میآید. هدف هم مذاکره برای مذاکره نیست، بلکه رسیدن به توافق محترمانه و متعهدشدن به اجرای آن است. اما وقتی طرف مقابل، به اعتراف خود خدعه کرد و مذاکرات را پوششی برای عملیات فریب و شبیخون نظامی قرار داد، صورت مسئله و حکم آن فرق میکند. آمریکا به ویژه زمامدار فعلی آن نه به توافق و تعهد قبلی آمریکا (برجام) متعهد ماند و نه به قول و قرار خودش برای برگزاری دور ششم مذاکرات. بلکه اعتراف کردند که تعیین تاریخ مذاکرات برای غافلگیر کردن ایران بوده است.
در چنین فضایی، عجیب است که مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، در قیاسی غلط و معالفارق به مذاکره میان روسیه و چین با آمریکا استناد میکند و حال آن که آمریکا به روسیه و چین حمله نکرده است. یادآور میشود طیف متبوع این روزنامه، همانهایی هستند که در توجیه مذاکره چندباره با آمریکا، ادعا میکردند مذاکره، سایه تهدید و جنگ را از سر کشور دور میکند. اما حالا که مذاکره به روش غلط (مبتنی بر ادبیات اظهار ضعف برخی مقامات دولتی و حامیان آنها پس از انتخابات سال گذشته) به جرأت دشمن برای حمله نظامی منتهی شده، باز هم نسخه پایمالشده و کجکارکرد مذاکره را میپیچند، آن هم در حالی که به سختی اذعان میکنند که میز مذاکره بمباران شده و عامل آن هم طرف مدعی مذاکره بوده است! آیا این مدل تحلیل خردمندانه و شرافتمندانه است که دشمن وسط مذاکره خیانت بکند اما شیدایان مذاکره، به جای بدگویی به دشمن و انزجار از او، منتقدان را زیر سؤال برند؟
شرق: بیانیه جبهه اصلاحات چراغ سبز به شیطنتهای آمریکا و اسرائیل بود
دوز بالای مهمل و مزخرف بودن بیانیه اخیر صادره به نام جبهه اصلاحات به قدری بالا بود که موجب ابراز مخالفت و برائت احمد شیرزاد (عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) شد.
در بیانیه مذکور ضمن حمایت مشکوک از جاسوسان اسرائیل و آمریکا در آژانس آمده بود: «تعلیق همکاری با آژانس، کشور را منزویتر میکند. با ابراز نگرانی عمیق از مصوبه اخیر مجلس مبنی بر تعلیق همکاری ایران با آژانس و اقدام شتابزده آقای رئيسجمهور در ابلاغ آن، اعلام میدارد که در شرایط خطیر کنونی، تصمیمات احساسی و بدون ارزيابى دقيق هزینه- فایده، برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم است و نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، خواهد انجامید.»
در واکنش به این بیانیه، احمد شیرزاد در روزنامه شرق نوشت: دوستان ما در جبهه اصلاحات بیانیهای در اعتراض به قانون تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی منتشر کردند. من به عنوان یک اصلاحطلب نمیتوانم با این موضعگیری همدل باشم. اولاً لحن بیانیه بسیار تند است و به نظر نمیرسد از سر پختگی و آرامش نگاشته شده باشد. ثانیاً بسیار تحکمآمیز است. دوستان ما در شرایطی نیستند که با چنین لحن آمرانه یا ناهیانهای با نهادهای حکومت سخن بگویند. به گمانم کار دوستان بسیار عجولانه و دور از انتظار بود.
شرایط فعلی در روابط متقابل ایران با آمریکا و اروپا، در زمینه مسائل هستهای، که به نوعی با روابط ایران با آژانس گره خورده، شرایطی خاص و سرشار از ابهام است. میزان و نوع آسیبهایی که به تأسیسات هستهای ما زدهاند، روشن نیست. نظام نیز هنوز برنامه مشخصی برای ادامه فعالیتهای هستهای، پس از حمله آمریکاییها اعلام نکرده است و به گمان من در این مسیر هیچ عجلهای هم نباید بکند. مسبب وضعیت درهمآمیخته و پر از ابهامی که ایجادشده خود آمریکاییها و اسرائیلیها هستند و دلیلی ندارد که ما برای ادامه شیطنت آنها چراغهای مسیر را روشن کنیم.
در چنین شرایط پر از ابهامی که ابعاد مسئله از هر طرف تاریک است، چه لزومی دارد که جناحهای سیاسی داخلی دست به موضعگیریهای بسیار صریح و بیبروبرگرد بزنند؟ کدام طیف اجتماعی یا سیاسی در کشور چشمانتظار این موضعگیری بود؟ به کجا چنین شتابان؟
و اما به لحاظ محتوایی، ادامه همکاری ایران با آژانس به صورت متداول قبل از تهاجم اسرائیل و آمریکا، به این معنی است که بازرسانی را که هنوز در ایران ماندهاند، بلافاصله با سلام و صلوات و احترامات فائقه ببریم بر سر تأسیسات بمبارانشده تا بادقت عکس و فیلم بگیرند و گزارش میزان موفقیتداشتن یا موفقیتنداشتن حملات را بیکموکاست تحویل دشمنان ما بدهند. همچنین باید دست آنها را بگیریم، ببریم به هر مکانی که آنها به آن ظنین هستند تا از آنچه میتواند اهرم چانهزنی ما در آینده باشد، خبر بگیرند. در شرایطی که خود آمریکاییها مدعیاند همهچیز را از بین بردهاند و بابت این کار جشن به راه میاندازند، چه لزومی دارد برای «یک برنامه منهدمشده» (به نظر آنها) بازرسی انجام شود. اینکه ایران به عنوان کشوری که برنامه هستهایاش مورد تهاجم قرار گرفته و آسیب دیده، آمادگی همکاری با آژانس را ندارد، امری دور از منطق و تعجببرانگیز نیست.
شیرزاد در پایان نوشت: خوب بود عزیزان نگاهی هم به متن مصوبه و ادبیات آن میکردند. به نظر من متن مصوبه بسیار دقیق و حسابشده تنظیم شده است، به طوری که انعطاف لازم را دارد و دست تصمیمگیرندگان سیاسی و راهبردی کشور را نمیبندد. مصوبه حاکی از تعلیق همکاری تا زمان حصول شرایط معین برای تضمین امنیت تأسیسات و متخصصان کشور است. بنابراین در صورت حصول شرایط ذکرشده، از طرف شورایعالی امنیت ملی، راه برای همکاری با آژانس بازمیگذارد. اگر دوستان ما دستکم اعتماد به دولت را به کار میگرفتند، باید فکرش را میکردند که دولت چنانچه با مصوبه مجلس در بنبست قرار میگرفت، در مقابل آن انقلتی میآورد و آن را به این سرعت ابلاغ نمیکرد. متهمکردن پزشکیان عزیز به شتابزدگی جفاست.