درس و عبرت جنگ 12 روزه
۱۴۰۴/۰۴/۳۱
محمدهادی صحرایی
غزوه اُحُد که در سال سوم هجری و پس از غزوه بدر رخ داد، یکی از مهمترین غزواتی است که درسها و عبرتهای آن هنوز تازگی دارد و قابل استفاده است. هنوز میشود قواعد و رخدادهای آن را به کار گرفت و راه تکرار اشتباهات را مسدود کرد. غفلت از مَکر دشمن و تنگه اُحُد و دستور پیامبر(ص) و همچنین نفوذیهای خلیده در میان مسلمین، همگی درسهای مهمی است. ولی مدخل این مطلب که مقدمه مطالب دیگر میشود این است که اگر غفلتهای جنگ بدر صورت نمیگرفت و با هفتاد مشرکی که مسلمین، در بدر به اسارت گرفتند، همانگونه که بعداً دستور آمد برخورد میشد، سال بعدش و در اُحُد، هفتاد کشته روی دست مسلمین نمیماند و سرمایه عظیم حمزه اسدالله که خود به تنهائی یک لشگر بود، با شهادتش از امت نوپای اسلام دریغ نمیشد.
امیرالمؤمنین علی(ع) که سلام خدا و خوبان و ما نثارش؛ در جریانات پس از شهادت پیامبر مکرم اسلام(ص) و در پاسخ به مطالبه برخی خواص برای اقدام، میفرمود: «واحمزتاه؛ ولا حمزة لِيَ الیوم / وای حمزه؛ چه کنم که امروز حمزه ندارم». به این معنی که اگر حمزه سیدالشهداء، زنده بود، جامعه از حکومت امام، محروم نمیشد. میتوان از این جمله فهمید که اگر اشتباهات جنگ بدر نمیبود، در اُحُد، ثلمه فقدان حمزه به اسلام و مسلمین تحمیل نمیشد و جریانات پس از رسول خدا و... و اینگونه است که گاهی اشتباه یا غفلت ما، مسیر تاریخ را عوض میکند و طبق فرمایش امسال رهبر معظم انقلاب اسلامی در شب شهادت امام صادق که سلام خدا و خوبان و ما نثارش، گاهی اشتباهات ما، تقدیر الهی را نیز برای دهها و صدها سالی که ما نمیدانیم تا چه مدت است، به تعویق میاندازد.
23 خرداد ماه امسال، یکی از مهمترین مقاطع انقلاب اسلامی است و اکنون که حدود یک ماه و نیم از آن گذشته میتوان تحلیل دقیقتری از آن داشت. در آن روز با حمله غافلگیرانه سگ هار اسرائیل و در میانه مذاکره با آمریکا، تنی چند از فرماندهان و دانشمندان و مردم عادی ما مظلومانه به شهادت رسیدند. این نوع عملیات که به «برقآسا» معروف است، پس از خارج کردن سامانههای راداری و پدافندی و در چند مرحله صورت میگیرد. حذف فرماندهان و مقامات ارشد نظام با فعال کردن تیمهای ترور، در ابتدا و پس از آن شعلهور کردن آتش آشوب و اغتشاش و در نهایت سقوط نظام و سرکار آوردن مهره دگردیس شدهای مثل جولانی که مقدمات تجزیه ایران را فراهم کند؛ درست مثل همان چیزی که در سوریه میبینیم.
نقشه شوم و شیطانی جهان سلطه با مدیریت آمریکا و اجرای اسرائیل که تنها نیروی نیابتی منطقه است، اگرچه دقیق و پرقدرت انجام شد و حدود هزار و صد عزیز ما را گرفت و ضرباتی به ما زد، ولی چون که برمبنای برخی تحلیلهای غلط صورت گرفت و گزارشهای غیرواقعی ضدانقلاب، ورشکستگان سیاسی و مؤسسات کذایی، جبهه شیطان را به اشتباه انداخته بودند، نتوانست آمریکا و اسرائیل را به اهدافش برساند. نه «نظام جمهوری اسلامی ایران» در شوک ماند و نه مردم پشت نظام را خالی کردند و نه ایران از موضعش کوتاه آمد و در عوض، در نصف روز، فرماندهان رزمیتر جایگزین فرماندهان شهید شدند، افکار عمومی مدیریت و در همان روز حملات گسترده موشکی و پهپادی به اسرائیل آغاز شد.
شدت حملات به گونهای بود که واقعاً اسرائیل را بیچاره کرد و رژیم صهیونی با آن همه هیاهو و ادعا، در زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریباً از پا درآمد و له شد و برای زنده ماندن چارهای جز متوسل شدن به آمریکا برای او نماند. همین نیز یکی از نشانههای شکست اسرائیل و نیابتی بودن رژیم است که اگر کمکهای بینظیر آمریکا و اروپا نبود، بیشک رژیم صهیونی در همان غافلگیری طوفانالأقصای حماس، از بین رفته بود و منطقه از خباثت و جهان از نکبتش راحت شده بود. با این وجود، کمک آمریکا اگرچه توانست اسرائیل را از مهلکه برهاند ولی خودش در دام افتاد و وارد جنگی شد که هم حقانیت شعار «مرگ برآمریکا» که بر مبنای شعور بالای ایرانیان و آزادگان است را ثابت کرد و هم پایگاه مهم و حیاتی او موشک باران شد و راه را برای حملات بعدی دیگران باز کرد و وجهه دموکرات آمریکا را برای همیشه مشکوک کرد.
در دوازده روز جنگ تحمیلیِ جبهه شیطان علیه ایران، تمام کفر و نفاق، همراه اسرائیل شده بودند. از فرعونها و قارونها تا سامریها و رسانههای دروغگو هرکدام، هرجور که میتوانستند به اسرائیل کمک کردند. از قدرت نظامی و موشک وتوانمندی پایش و رادار و اضافه کردن چندین لایه پدافندی که به کمک سامانههای چندلایه رژیم آمده بود تا حمایتهای مالی بیشمار و حمایتهای سیاسی و تا کسانی که مأموریت فریب را داشتند و تا رسانههایی که بیامان دروغ میگفتند و شایعه میساختند و مردم را میترساندند و شب را روز و روز را شب معرفی میکردند و تا جبهه مرجف و خائنی که نقش کثیف ستون پنجم دشمن را بازی میکرد.
این شکست اسرائیل و آمریکا و حامیانش، همه ماجرا نیست. مثل هشت سال جنگ تحمیلی که مردم ما هم با صدام و دهها کشور حامی او میجنگیدند و هم با گروهکهای نفاق و جداییطلب و کومله و دموکرات و... در این جنگ نیز مردم هم با جبهه شیطان آمریکا و اسرائیل و حامیانش میجنگیدند و هم با دشمنان وطنی کمینگرفتهای که منتظر زمین خوردن وطن و هموطن بودند تا کار نیمهتمام دشمن را تمام کنند. به واقع و در اعتراف نتانیاهو، آنها سرمایههای ابدی اسرائیل و استکبار در کشور ما هستند. زمانی که همبستگی مردم و افزایش سرمایه اجتماعی به اوج رسید و اقتدار افزود و سدی در مقابل دشمن وحشی شد؛ شروع به تفرقه و تشکیک کردند و ابتدا، دست کثیف ترامپ را پاک کردند و مقصر اصلی را نتانیاهو نشان دادند.
به جایگریبانگیری آمریکا، گروسی خائن را برجسته کردند. با اغراق در خیانت برخی مهاجرین غیرقانونی، افکارعمومی را از نفوذیهای داخلی غافل کردند. فتنهگران را سفیدشویی کردند و آرام آرام کلید فتنه تفرقه و تشکیک را فشردند. برجستهسازی شبهههای کهنه، دروغ و شایعهسازی در مورد یک جاسوسه، جمعآوری امضاء و... و در نهایت بیانیهای که شناسنامه فتنهگر و دروغگوی بزرگ 88 بود که پس از سکوت در برابر جنایت رژیم صهیونی و آمریکا، به یاد وطن زخمی افتاده بود. نه برای نجات وطن و نه مرثیه برای هموطن و نه در رثای سرداران رشید و دانشمندان شهید و نه در تقدیس و تشویق رستمهای قهرمان و نه برای پاسبانی از وحدت و وفاق بینظیر و ستودنی مردم که با محوریت رهبری ایجاد شده است؛ بلکه دقیقاً در مقابل و در مقابله با تمام شاخصههای قدرتی که دوست و دشمن را به تحسین واداشت و باعث پیروزی ایران شد.
دفاع مقدس 12 روزه مردم شریف ایران، با تمام مشکلات و غصهها و فقدانهایش، به تمام معنا فرصت مغتنم استثنایی ایران بود که ملت ایران به شایستگی از آن استفاده کرد و همه سربلندتر شدیم؛ در جهان درخشیدیم و ایمانمان به ولایت فقیه افزوده شد و همه اقشار و افکار جامعه گرداگرد ولی فقیه جمع شدیم، جز غوغازیستان لجوج و کذابی که اتفاق و اتحاد مردم را برنمیتابند و به هم میزنند، از پیروزی مردم متنفرند و از اقتدار کشور بیزار و فراری. به آرامش و آسایش مردم حسادت میکنند و مُخل امنیت هستند. از منطق به دور و صدایشان، بوق تفرقه است. و عجیب آنکه پندار و گفتار و رفتارشان با دشمنان کشور بسیار هماهنگ است و....
منطقی است که مردم عزیز ایران، از دستاورد جنگ تحمیلی، پاسداری و حراست کنند و منصفانه این است که مسئولین قوای سهگانه نیز، با تمام وجود و با تکیه بر قدرت تولید شده از پیروزی در دفاع مقدس اخیر، در حل مشکلات مردم صادقانه و مجاهدانه عمل کنند. قانونگذاری صحیح و صریح و نظارت دقیق، تأمین رفاه عمومی و پاسبانی از عزت مردم به ویژه در مواجهه با دشمنانی که تله مذاکره برای هیچ را همیشه در دست دارند، برخورد قاطع، سریع و بازدارنده با جاسوسها و نفوذیها و عوامل دشمن، انتظار بحق مردم است. بعون الله و فضله.